انقلاب اسلامي براي ايران چه کرد؟(8)


 

نويسنده: دکتر حجت سليماندارابي (1)




 
در کنار رشد شرکت هاي تجاري خارجي و داخلي براي واردات کالا به ايران رژيم شاه و خاندان سلطنتي سود کلاني به جيب زدند. بيش از 170 شرکت و مؤسسه ي خارجي با مشارکت سرمايه گذاران ايراني که عمدتا يا جزو خاندان سلطنتي بودند و يا عناصر وابسته به سلطنت در صنايع و معادن ايران سرمايه گذاري کردند.
به عنوان نمونه بانک توسعه ي صنعتي و معدني ايران که در سال 1338 با شرکت 22 بانک از عمده ترين مؤسسات مالي کشورهاي اروپايي و آمريکايي در ايران تأسيس شد. آيا در پي توسعه ي ايران بودند يا رشد سرمايه داري وابسته به غرب در ايران؟ اين بانک که با سرمايه ي اوليه ي 400 ميليون ريال تأسيس شده بود، ظرف 15 الي 16 سال تا مبلغ 130 ميليارد ريال در جهت ايجاد صنايع، هم از طريق سرمايه گذاري مستقيم و هم از طريق مشارکت اقدام کرد. طي اين مدت بانک علاوه بر 130 شرکتي که مستقيما در آنها سرمايه گذاري کرده بود به 800 طرح صنعتي نيز وام پرداخت. آورده هاي اين سرمايه ي عظيم از کجا بود؟ آيا غير از اين است که شرکاي اين بانک عمدتا خانواده ي سلطنتي بودند که در سال هاي حاکميت رژيم مشروطه ي سلطنتي پهلوي از محل درآمد نفت و سپرده هاي بيمه هاي اجتماعي و ساير منابع مالي مردم تغذيه کردند؟
بر اساس آمارهاي رسمي در سال 1357 نزديک به 900 کارگاه، بانک و ديگر مؤسسات بيش از 538 ميليارد ريال فقط از دو بانک توسعه ي صنعتي و معدني ايران و بانک اعتبارات صنعتي به عنوان وام و مشارکت در سرمايه گذاري دريافت کرده بودند. بانکي که با 400
ميليون ريال سرمايه تأسيس شد ظرف اين مدت چگونه چنين رقم هاي سرسام آوري را از سرمايه ي اين ملت در اختيار خارجيان قرار داد و از گردونه ي فعاليت اقتصادي که بايد صرف زيرساخت ها مي شد خارج کرد؟
در کنار اين سرمايه ي عظيمي که از جيب ملت ايران خارج مي گرديد بر اساس آمارهاي رسمي مزد ساعتي کارگران غير ماهر ايران 16 ريال و کارگران ماهر 21 ريال و مزد ساعتي استادکاران 43 ريال و مزد کاري تکنسين ها 69 ريال بود. در کنار اين فاجعه زندگي در روستاهاي ايران اصولا قابل توجيه نبود. ميزان درآمد 67% خانوار روستايي در ماه از 5000 ريال تجاوز نمي کرد. 91% از خانوارهاي روستايي در فقر، تنگدستي و بي سوادي به سر مي بردند.
بين 80 تا 90% ساکنين روستاهاي ايران بي سواد بودند. براساس آمارهاي سازمان ملل وضع هولناک بهداشت عمومي در اين دوره قابل ملاحظه است. از هر هزار کودک ايراني 165 نفر مي مردند و حد متوسط سن زندگي در ايران از 50 سال تجاوز نمي کرد. ايران پس از تونس دومين کشور جهان بود که ميزان تلفات مردگان در آن رقم وحشتناکي بود. (2)
رشد سريع زاغه نشيني، حاشيه نشيني، کپرنشيني در ايران در کليه ي شهرهاي بزرگ و وجود هزاران مسکن غير بهداشتي نشانگر وضع تأسف بار ايران دوره ي پهلوي است. بر اساس آمار سازمان ملل متحد 30 درصد مساکن روستايي ايران که اکثرا از خشت ساخته شده بود داراي يک اتاق، و در 48/8% مسکن هاي روستايي سه نفر يا بيشتر زندگي مي کردند. تنها 3/7% مساکن روستايي از برق و تنها 7% آنها از آب لوله کشي استفاده مي کردند. اين در حالي است که طي سال هاي 52 تا 56 رژيم پهلوي و سرمايه داران وابسته به امريکا و اروپا به مبلغ 4/72
ميليارد دلار صرف احداث خانه هاي لوکس، يک ميليارد دلار صرف احداث عشرتکده در خارک و 4/8 ميليارد دلار صرف خريد منازل در خارج از کشور کرده بودند. (3)
قبل از انقلاب اسلامي از سال 1317 تا سال 1357 (درست 40 سال آزگار) فقط 8000 کيلومتر راه شوسه ي روستايي در کشور ساخته شد که بخش اعظمي از اين راه ها فاقد مختصات فني و ابنيه هاي ضروري بودند اما به همت جهاد سازندگي در ايران تا سال 1377 حدود 75000 کيلومتر راه شوسه با مختصات فني و ابنيه در روستاهاي ايران ايجاد شد. جمهوري اسلامي ايران ظرف دو دهه بيش از 9 برابر رژيم پهلوي فقط راه روستايي در کشور ايجاد کرد.
در دوران قبل از انقلاب اسلامي به ندرت راه هاي روستايي ايران داراي روکش آسفالت بود در حالي که در جمهوري اسلامي ايران تا سال 1368 حدود 6445 کيلومتر از راه هاي روستايي ايران آسفالت گرديد.
شبکه ي عظيم راه ها به عنوان يکي از اساسي ترين مباني ارتباطات امروزه يکي از شاخص هاي توسعه محسوب مي گردد. اثرات راه بر اقتصاد روستايي رابطه ي نزديکي با افزايش سطح زير کشت، کاهش هزينه ي حمل و نقل محصولات کشاورزي، امکان بهره برداري با بازده بيشتر و افزايش توليد در واحد سطح، کاهش ضايعات محصولات کشاورزي، ارتباط با نهادهاي خدماتي شهر مثل بيمه، بانک و غيره، رونق سريع تر اقتصاد کشاورزي و غيره دارد.
سياست رژيم پهلوي براي نابودي اقتصادي کشاورزي به طور کلي چشم انداز مثبتي بر توسعه ي روستايي و در رأس آن راه روستايي نداشت. براي همين مي بينيم که در تمام دوران حکومت هاي قبل از جمهوري اسلامي ايران، سرزمين وسيع ايران فقط از هشت هزار کيلومتر راه روستايي برخوردار بود و اغلب اين راه ها نيز فاقد مکانيسم نگه داري. جمهوري اسلامي
ظرف مدت دو دهه تحولات چشم گيري را براي پيوند زندگي و اقتصاد روستايي با شهر ايجاد کرد.
جدول و نمودار زير فرآيند اين دگرگوني را در دو دوره نشان مي دهد:

جدول ميزان راه هاي توسعه ي روستايي در دوران قبل و بعد از انقلاب و ميزان افزايش آن (4)
 

میزان/سال

1357

1367

1374

1377

1378

به کیلومتر

000/8

000/57

042/70

000/75

000/86

تا سال 1357 فقط تعداد 4327 روستاي ايران داراي نعمت روشنايي بود در حالي که رژيم شاه ميلياردها دلار را صرف خريد اسلحه و يا برگزاري جشن هاي دو هزار و پانصد ساله ي شاهنشاهي مي کرد در حالي که جمهوري اسلامي ايران از ابتداي انقلاب علي رغم شرايط جنگي، محاصره ي اقتصادي و ساير فشارهاي ديگر تا سال 1377 حدود 32000 روستاهاي کشور را صاحب برق کرد و اين رقم در سال 1380 به 45359 روستا رسيد. اين آمار نشان مي دهد که تلاش هاي زيادي براي جبران ظلم هايي که رژيم مشروطه ي سلطنتي نسبت به روستاهاي ايران کرده بود صورت گرفت. نمودار زير درصد نوسان خدمات برق رساني رژيم شاه را در طول نزديک به 60 سال حکومت با خدمات 20 ساله ي ايران نشان مي دهد. اگر حجم اين خدمات را نسبت به گرفتگاري هاي جمهوري اسلامي، افزايش جمعيت و کاهش توليد نفت از 6 ميليون بشکه در روز در دوره ي گذشته با دو ميليون بشکه نفت در جمهوري اسلامي محاسبه کنيم، مشاهده خواهيم کرد که چه سرمايه هاي هنگفتي توسط رژيم پهلوي نابود گرديد و چه ضربات وحشتناکي در طول عقب ماندگي دوران گذشته بر ملت ايران وارد شد.
در سال 1357، تعداد 4/327 روستا داراي برق بودند و تحت مديريت مؤسسات تابعه ي وزارت نيرو قرار داشتند. عمده فعاليت برق رساني به روستاهاي کشور در رژيم گذشته به شکل انسجام يافته و در قالب يک برنامه ي عمراني مشخص از سال هاي برنامه ي عمراني پنجم يعني 1352-56 آغاز شد. بسياري از روستاهاي ايران تا سال 56 داراي برق نبودند. بخش اعظم چهار هزار آبادي ايران تا سال 1357 از برق برخوردار شدند. يعني در سال هاي آخر عمر رژيم پهلوي بود که معادل 2/907/935 نفر يعني 12/3 درصد از جمعيت روستايي کشورمان از نعمت برق برخوردار شدند. اما در طول 17 سال تا 1370 تعداد 25671 روستا توسط جهاد سازندگي داراي برق شدند يعني جمعيتي معادل 15/901/587 نفر يعني تقريبا 67/3 درصد از جمعيت روستايي کشورمان تحت پوشش شبکه ي سراسري برق قرار گرفتند. اين رقم در مقايسه با عملکرد رژيم گذشته 6 برابر بوده است و جمعيت برخوردار از اين نعمت نسبت به گذشته 5/5 برابر رسيده است.
اين نشان مي دهد که جمهوري اسلامي به قشر محروم نگه داشته شده ي ايران توسط رژيم پهلوي توجه ويژه اي نموده است. تمامي اين امکانات و خدمات در بدترين شرايط اقتصادي ايران در دوران جنگ تحميلي و خسارت هاي ناشي از آن انجام گرفت. (5)

جدول تعداد روستاهاي داراي برق در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامي
 

سال

1357

1360

1363

1370

1374

1376

1380

تعداد روستا

374/4

666/9

804/16

671/25

094/37

204/44

45/63

حوزه ي آب رساني بر اقتصاد روستا يکي ديگر از اقدامات حياتي است که مقايسه ي ميزان عملکرد جمهوري اسلامي با رژيم مشروطه ي سلطنتي ما را با کارآمدي يک نظام مردمي نسبت
به يک نظام استبدادي وابسته به نيروهاي خارجي آشنا مي سازد. ايجاد و بهره برداري مناسب از تأسيسات آب رساني در روستاها، تأثيرات مثبت و قابل توجه آب بر کاهش بيماري ها و بهبود وضع روستاها، افزايش جاذبه ي روستايي و کاهش روند مهاجرت روستاييان به شهرها در اثر وجود آب و بسياري از مزاياي ناشي از وجود آب در روستاها از جمله نکاتي است که رژيم گذشته ضربات جبران ناپذيري را بر ساخت روستاهاي ايران وارد ساخت. به گونه اي که در حوزه ي آب آشاميدني تا سال 1357 تنها 12000 روستا از آب لوله کشي بهره برداري مي کردند که شامل 811026 خانوار با جمعيتي حدود 4217338 نفر مي گرديد. اما اين رقم در سال 1378 به تعداد 23036 روستا رسيد.
جمهوري اسلامي با بهره گيري از مديريت نهاد تا سال 1374، حدود 17180 روستا با جمعيتي معادل 7/802/075 نفر يعني تقريبا 33% کل جمعيت روستايي ايران را از نعمت آب آشاميدني سالم برخوردار کرد در حالي که در تمام دوران رژيم گذشته در ايران تنها 23/6 درصد از جمعيت روستايي از اين نعمت برخوردار بودند اين آمار نشان مي دهد که عملکرد جهاد سازندگي به نسبت 1/4 برابر (43 درصد رشد) روستاهاي آب رساني شده در نظام پيشين بوده است. يعني جمعيتي تقريبا دو برابر نظام گذشته فقط تا سال 1374 تحت پوشش آب رساني قرار گرفتند. نگه داري شبکه هاي آب رساني خدمات مکملي است که رژيم گذشته فاقد آن بود که اما جمهوري اسلامي با آموزش روستاييان تلاش کرد که عمر مفيد شبکه را براي حفظ روستا بالا ببرد. (6)
نمودار زير فرآيند آبرساني جمهوري اسلامي را در طول بيست سال اول انقلاب اسلامي نشان مي دهد اگر اين نمودار را در جدول ترسيم کنيم به شکل زير خواهد بود. (7)

سال

تولید در هر روز(هزار بشکه)

درآمد نفتی(به میلیون دلار)

1334

8/538

9/150

1335

8/721

8/212

1336

8/825

2/247

1337

3/927

4/262

1338

9/1052

0/2850

1339

3/1178

2/291

1340

2/1114

2/343

1341

8/1465

0/380

1342

1/1690

2/482

1343

4/1855

1/514

1344

3/2113

2/608

1345

6/2596

6/751

1346

6/2847

4/853

1347

9/3374

8/922

1348

6/3828

3/1109

1349

6/4539

1/1851

1350

1/5024

0/2396

1351

1/5861

2/4399

1352

7/6021

2/21443

1353

0/5279

0/19074

1354

0/6019

0/20671

1355

0/5585

0/20926

1356

2/4978

0/20110

1357

0/3168

0/19190

اگر همين خدمات را در حوزه ي توسعه ي روستايي به ساير فعاليت ها در حوزه ي بهسازي روستاها، بهداشت روستايي، آموزش و پرورش و از همه مهم تر توليد محصولات روستايي، صنايع دستي و غيره مورد مقايسه قرار دهيم خواهيم ديد که مفهوم توسعه ي روستايي در
جمهوري اسلامي ايران يک مفهوم کليدي و به نوعي بازسازي مهم ترين بخش اقتصاد کشور در توسعه ي کشاورزي است که توسط سياست هاي اصلاحات ارضي رژيم پهلوي به کلي نابود گرديده است.
در فصول آتي مفهوم توسعه ي روستايي به صورت بنيادي يکي از معيارهاي مقايسه ي عملکرد جمهوري اسلامي با فعاليت هاي رژيم گذشته خواهد بود.
در آنجا تلاش خواهيم کرد جهاد سازندگي، مديريت نهادي و توسعه ي روستايي را به عنوان افتخار جمهوري اسلامي ايران در تاريخ معاصر مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. دکتراي علوم سياسي.
2. کيهان، 11 آبان 1353، آذر 1354.
3. Statistical Year Book, 1974 .
4. مأخذ : جهاد سازندگي در آئينه ي آمار سال 1376، معاونت طرح و برنامه، دفتر آمار و اطلاعات، 1377. ص 84 . همچنين ر.ک: 92 دستاورد انقلاب اسلامي، معاونت فرهنگي ستاد مشترک سپاه، اداره ي تبليغات، چاپ دوم، تهران: 1382. ص 304 و 25 گفتار پيرامون انقلاب اسلامي، شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي، تهران: 1382. ص 329.
5. براي مطالعه ر.ک: محمد جواد ايرواني، نهادگرايي و جهاد سازندگي، روابط عمومي وزارت جهاد سازندگي، تهران: 1377. ص 358.
6. محمد جواد ايرواني، همان، ص 345.
7. منابع اطلاعات، ايرواني، همان، ص 345، همچنين 25 گفتار پيرامون انقلاب اسلامي، همان، ص 327.
 

منبع:نشريه 15 خرداد، شماره 6.